|
گوی دانش(مطالعات اجتماعی متوسطه اول) خدا بدون من هم خداست، اما من بدون خدا هیچی نیستم.
| ||
|
کودکی با پاهای برهنه برروی برف ها ایستاده بودوبه ویترین فروشگاهی نگاه می کرد زنی در حال عبور اورادید.اورابه داخل فروشگاه بردوبرایش لباس وکفش خریدو گفت :مواظب خودت باش. درصورت تمایل می توانید ادامه قصه را درپاورپوینت زیر دانلودکرده وبخوانید. کاری از: گروه هشت بهشت [ یکشنبه بیستم بهمن ۱۳۹۲ ] [ 5:18 ] [ ناصر محمد حسینی ]
|
||
| [قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] | ||